به نام خدا
سلام گل بانو؛
می دونی این چیه؟
نمی دونی دیگه! یه قایق کاغذی ساختی که از روی موج های خط کشت، می رسه به خونه کاغذیت.
بعد داستان که همش همین نیست!
این شاهکار خلقتت فوق العاده عزیزه. هیچ کس حق نداره از یه فرسنگیش رد شه! اگه دقت کنی یکی هم تو قایش نشسته :)
سایز قایق به اندازه ی یه بند انگشت منه! :)
این روسری خیلی خُنُکه و علاوه بر اون چون هدیه ی خاله آزاده است خیلی واست عزیزه؛ به همه ی اینا اضافه کن تدبیر مامانتو که واسش کش دوخته و دیگه از سرت لیز نمی خوره، خلاصه تو این تابستون گرم، عزیزترین روسریته که با هر لباس و هرکجایی سرت می کنی! :) می گی می دونی وقتی اینو سرم می کنم چه شکلی می شم؟ می گم چه شکلیییییییییییییییییی؟ می گی مث فرشته ها! خیییییلی خوشگل می شم! :)
این سفره ی افطارته که ماه رمضون پهن می کردی و با اندکی تاخیر فرصت شد بذارمش:
و اما اینجا:
شما با اقوام دور و نزدیکتون اومدین باغ ما مهمونی! :)
بعد موضوع که فقط به همینجا ختم نمی شد! مهموناتون روسری نداشتن که بیان مهمونی. یه سری عزای عمومی داشتیم اولش که چه بکنیم با این مهمونای باربی نمای شما تا دل شما راضی شه؟! نتیجه این شد که گشتم یه تیکه پارچه ی مشکی پیدا کردم با کمک منگنه :) واسه ی مهموناتون چادر دوختم!!
بعد داستان به اینجا که ختم نشد! اون کوچولوئه بهش پارچه مشکی نرسید با پارچه ی پیرهن بابا حامد (اضافاتشا) واسش چادر دوختم (به کمک همون منگنه!) یعنی خلاقیت در حــــــــــــــــــــــد جام جهانی!
ببین چه خوشگل شدن اصلا هویتشون زمین تا آسمون عوض شد! :) هر چند با منگنه اما خوشگل دوختما:
اینم یکی از اقوام دورتونه که معمولا با اقوام دورترش هرروز مهمونمونن!:
می دونی این چیه؟ آخرین جلسه ی کلاس اسکیتتون واسه عمو مولایی یه نقاشی خوشگل کشیدی این پاکتشه:
اینم نقاشیته که قصه داره هااااااااااااا:
اولین نکته ی جالبش اون خانم ها هستن که مامانا اند که از طبقه ی بالای سالن به تماشای بچه هاشون می نشستند. اگه گفتی کدومشون منم؟ :)
اون که داره دست تکون می ده عمو مولاییه، وسطیه دوستته و سمت چپیه هم خودتی. تو گردن هر کدوم هم یه آویز کشیدی (مث زندانیا) که اسماتونو بنویسم! :)
همه ی اینا یه طرف، نکته ی انحرافیش اون کارتیه که بالای نقاشی چسبوندی!
کلا به کارت های ویزیت خیلی علاقه داری و نگهشون می داری. نقاشیت که تموم شد دیدم یکی از اون کارت ها رو چسبوندی بالای نقاشیت!
می گم این چیه؟
می گی کارت هدیه است!! :)
می گم این که روش نوشته سبزیِ پاک شده! :) (کارت سبزی فروشی بود!) زشته ! برش دار!
می گی آخه با چسب ماتیکی چسبوندم!
بعد رفتی کلی برچسب ببعی آوردی روشو پوشوندی که معلوم نشه! :)
آخه من از دست تو چیکار کنم شیطون؟! :)
اینم درب پاکته که با برچسب های خرگوشی چسبوندیش:
این صحنه ها هم نمی دونم چیه فکر می کنم مربوط به یونیسف اینا باشه مال ما که نیس:
بگم؟! بگم؟! هرموقع اتاقت مرتب و تمیز می شه معنی و مفهوم آن این است که همه ی وسایلتو ریختی پایین تختت و با یه توپ بزرگ، صحنه رو پوشش دادی:
چند تا عکس دیگه هم آپلود کردم بعدا می ذارم طولانی شد
دوستت دارم گوگوروووووو

بازدید امروز: 139
بازدید دیروز: 115
کل بازدیدها: 594410